سازمان مجاهدین خلق ایران
سازمان مجاهدین خلق ایران در نیمه شهریورماه سال ۱۳۴۴ توسط محمد حنیفنژاد، سعید محسن و علیاصغر بدیعزادگان تأسیس شد.
بنیانگذاران مجاهدین پس از جمعبندی مبارزات گذشته مردم ایران به این نتیجه رسیدند که علت اصلی شکستهای آنها در اثر فقدان رهبری ذیصلاح و اتخاذ شیوههای نامناسب مبارزه بوده است. این مبارزات بهطور عمده فاقد سازماندهی و تشکیلات انقلابی، استراتژی علمی و ایدئولوژی مشخص بوده و در سطح رهبری از عناصر حرفهیی برخوردار نبوده است. بنیانگذاران سازمان بر اساس این یافتهها و تجارب، سازمان مجاهدین خلق ایران را بنیان نهادند.
بنیانگذاران در اولین مرحله به این نتیجه رسیدند که برای تداوم و ماندگاری سازمان نیاز است کادرهای همهجانبه برای رهبری آینده و تدوین استراتژی سازمان تربیت شوند. فعالیت سازمانی بنیانگذاران از شهریور۱۳۴۴ تا ۱۳۴۸ صرف تأمین این دو وظیفه مهم و تاریخی شد. تدوین استراتژی سازمان از اواخر سال۱۳۴۷ آغاز شد. ۱۶نفر از کادرهای مسئول سازمان، بهمدت ۸ماه، در گروههای ۴ یا ۵نفره به مطالعه و بحث پیرامون مسائل استراتژیک پرداختند و پس از ۸ماه تلاش شبانهروزی، استراتژی سازمان حول وضعیت اقتصادی-ـاجتماعی جامعه، وضعیت نیروهای اجتماعی، شکل صحیح مبارزه و مراحل استراتژیک، تدوین شد.
ورود به مرحله عملی
بعد از اتمام بحثهای استراتژی، ضرورت پیادهکردن این استراتژی در عمل پیش آمد. در زمستان سال ۴۸، اولین تماس سازمان با یکی از مسئولین الفتح برقرار شد. هدف از این تماس استفاده از تجربههای سیاسی و نظامی انقلاب فلسطین بود
در شهریور ماه۱۳۵۰، ساواک شاه که در آستانه برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ساله، درصدد ضربهزدن به نیروهای مبارز بود تا بتواند این جشنها را با حضور میهمانان خارجی بدون دردسر برگزار کند، توانست از طریق خیانت شاهمراد دلفانی ـ فردی که برای تهیه سلاح در ارتباط با ناصر صادق از اعضای سازمان قرار گرفته ولی خودش را به ساواک فروخته بودـ هجوم گستردهیی را به سازمان و دیگر نیروهای مبارز انجام دهد. به این ترتیب بعد از ماهها شناسایی، موج دستگیری مسئولان و کادرهای سازمان از شب اول شهریور آغاز شد. بهدنبال این ضربه و دستگیریهای متعاقب آن، بیش از ۸۰ تا ۹۰درصد اعضای سازمان ازجمله تمام مرکزیت آن دستگیر و روانه شکنجهگاههای رژیم شاه شدند.
دیکتاتوری وابسته شاه بر آن بود تا بنیانگذاران را به هر طریقی اعدام کند و سازمان مجاهدین را هم نابود سازد، به همین دلیل به محمد حنیفنژاد، پیشنهاد کرد که اگر یکی از سه شرط زیر را بپذیرد و رسما اعلام کند، از اعدام آنها درخواهد گذشت. سه شرط عبارت بود از اینکه: یا رسماً اعلام کند که دیگر مبارزه مسلحانه را قبول ندارد یا اعلام کند که مجاهدین وابسته بهعراق هستند و یا علیه نیروهای مارکسیست موضع بگیرد. اما بنیانگذار کبیر سازمان معتقد بود که تنها یک چیز حیات و دوام انقلابی مجاهدین را تضمین میکند و آن هم وفاداری و ایستادن بر سر اصولی است که سازمان بر اساس آن بنا شده ولو اینکه بهای آن خون بنیانگذاران سازمان باشد.
رژیم جنایتکار شاه در تاریخ ۳۱فروردین ۱۳۵۱ تعدادی از اعضای مرکزیت و در تاریخ ۴خرداد همان سال بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق را به جوخههای اعدام سپرد و به این ترتیب ننگ و لعنت ابدی را نصیب خود کرد.
و چنین بود که بنیانگذاران و اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین خلق ایران با نثار خون پاک خود حقانیت و آیندهداری شجره طیبه مجاهد خلق را تضمین کردند و ارزشی والا و بینظیر در میان جنبشهای مترقی و انقلابی معاصر خلق کردند. آنان مرزبندی صوری و بیمحتوای «باخدا و بیخدا» را باطل دانستند و با اعلام این حقیقت که در حیطه اقتصادی ـ اجتماعی، مرز اساسی از میان استثمارکننده و استثمارشونده میگذرد، بنیاد ارتجاع و دینفروشی تحت نام اسلام را درهمکوبیدند و چهره اسلام انقلابی را بر تارک ایدئولوژیهای موجود تثبیت کردند.
اولین شهید سازمان مجاهدین احمدرضایی بود که در ۱۱بهمن سال ۱۳۵۰، طی یک نبرد قهرمانانه با انبوه مزدوران ساواک، که منجر به کشته و زخمیشدن تعدادی از بازجویان و شکنجهگران شاه شد، بهشهادت رسید. اولین شهید زن سازمان نیز مجاهد قهرمان فاطمه امینی بود که پس از تحمل شکنجههای قرونوسطایی دژخیمان شاه، در روز ۲۵مرداد ۵۴، بهشهادت رسید.
ضربه اپورتونیستهای چپنما
یکی از فرازهای تاریخی سازمان مجاهدین خلق ایران، ضربه خیانتبار اپورتونیستهای چپنما بر پیکر سازمان بود.
در مهرماه سال ۵۴، در میان بهت و حیرت کلیه نیروهای انقلابی ایران، اپورتونیستهای چپنما، که با سوءاستفاده از شهادت بنیانگذاران و اعضای مرکزیت سازمان و اسارت مسعود رجوی، ـتنها بازمانده مرکزیتـ بر سازمان مسلط شده بودند، طی یک کودتای خائنانه و جنایتبار زیرعنوان مارکسیسم، موجودیت تشکیلاتیـ ایدئولوژیک و موقعیت سیاسیـ اجتماعی مجاهدین را در معرض نابودی قرار دادند. در جریان این ضربه خیانتبار، اپورتونیستها با غصب نام و آرم و تشکیلات و تمامی امکانات مجاهدین و ارتکاب انواع جرائم و جنایات ضدانقلابی علیه اعضای سازمان، مواضع خود را تحت نام و عنوان سازمان مجاهدین اعمال و تحمیل کردند. آنها چندتن از کادرهای سازمان مجاهدین خلق ایران، ازجمله مجید شریف واقفی، عضو مرکزیت سازمان را ناجوانمردانه ترور کرده و بهقتل رساندند
مسعود رجوی، که بعد از شهادت بنیانگذاران، رهبری سازمان را در زندان بهعهده داشت، مواضع سازمان در برابر این جریان خائنانه اپورتونیستی را، طی ۱۲ماده در پاییز ۵۵، اعلام کرد و سازمان مجاهدین از آن پس بر پایه این اصول بازسازی گردید.
به این ترتیب سازمان مجاهدین خلق ایران یکی از سرفصلهای حساس و تاریخی خود را بهیمن هوشیاری رهبریش پشت سرگذاشت و در۳۰ دیماه ۱۳۵۷، با آزادی مسعود رجوی و موسی خیابانی و کادرهای سازمان از زندان، در انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران شرکت کردند.
مجاهدین پس از رویکارآمدن خمینی دجال، همچنان بر آرمانهای آزادیخواهانه و استقلالطلبانه مردم ایران پای فشردند.
مسعود رجوی در تاریخ ۴ اسفند ۱۳۵۷ مواضع سازمان مجاهدین خلق را در قبال دولت معرفی شده از سوی خمینی اعلام کرد.
اما خمینی خونآشام، که رهبری انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران را بهناحق ربوده بود، پس از استقرار حاکمیتش به قلعوقمع آزادیها پرداخت که از سرکوب زنان شروع شد و با سرکوب و تهاجم به مراکز سازمان مجاهدین و سپس دیگر نیروهای مترقی و همچنین احزاب و جرینانات وابسته به اقلیتهای قومی و مذهبی سراسر ایران، سرکوب را گسترش داد و آتش جنگ را در کردستان، گنبد، خوزستان، تهران و سایر شهرهای کشور برافروخت
مجاهدین در این هنگام به کار سیاسی روشنگرانه در سراسر کشور پرداخته و با تشکیل کلاسها و جلسات آموزشی، برگزاری میتینگها و تظاهرات و شرکت در مبارزات انتخاباتی، در عرض دو سال به بزرگترین نیروی سازمانیافته تاریخ ایران تبدیل شدند بهطوری که در سراسر ایران دفتر و مرکز داشته و تیراژ روزنامهشان ـ«مجاهد»ـ به مرز ۶۰۰هزار نسخه رسید.
در طول سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۰ رژیم خمینی سرکوب وحشیانه زنان را با شعار «یا روسری یا توسری» تداوم داد. در اردیبهشت ۱۳۵۹ بهمنظور تعطیلی کلاسهای تبیین جهان مسعود رجوی و نیز اعمال حاکمیت ضدمردمی خود بر دانشگاههای کشور که اساساً حاضر به پذیرش هژمونی ارتجاعی و عقبمانده رژیم آخوندی نبودند، حمله به دانشگاههای کشور را نیز آغاز کرد و پس از بهخاک وخون کشیدن دانشجویان، دانشگاهها را بهمدت ۳سال تعطیل کرد. کشتار ملیتها و اقلیتهای مذهبی و راه انداختن سیستماتیک دستههای چماقدار برای گسترش تور اختناق بر سراسر کشور نیز از دیگر اقدامات رژیم خمینی بود. مجاهدین اما، پس از قریب دو سال مبارزه سیاسی افشاگرانه با حداکثر خویشتنداری و انضباط تشکیلاتی در برابر ارتجاع خمینی، که با قریب ۷۰ شهید و هزاران اسیر و زندانی و شکنجهشده همراه بود، سرانجام در روز ۳۰خرداد سال ۱۳۶۰، اتمامحجت تاریخی خود را با خمینی انجام دادند. در این روز بیش از نیممیلیون نفر از مردم قهرمان تهران در حمایت از مجاهدین به خیابانها ریختند و در یک تظاهرات مسالمتآمیز، بر مشروعیت رژیم خمینی مهر ابطال زدند. پاسداران بهدستور شخص خمینی به روی مردم بیگناه آتش گشودند و بسا بیرحمانهتر از شاه تظاهرکنندگان را بهخاکوخون کشیدند. مجاهدین از آن پس با تقدیم ۱۲۰هزار شهید والامقام از میان رشیدترین فرزندان مردم ایران، به یک مقاومت تمام عیار ایدئولوژیک، تاریخی و نظامی در برابر ایلغار خمینی که نیروی مهیب ارتجاعی علیه ایران و اسلام بود، دست زدند. بر سرلوحه تابلو سراسر خون و فدای شهیدان مجاهد خلق نام اشرف رجوی، سمبل زن انقلابی مجاهد و موسی خیابانی، سردار شهید خلق میدرخشد.
تأسیس شورای ملی مقاومت
مسعود رجوی در روز ۳۰تیر سال ۶۰، تأسیس شورای ملی مقاومت ایران را بهمثابه آلترناتیو میهنی و انقلابی برای رژیم پوسیده خمینی اعلام کرد ومتعاقباً درمردادماه برای سازماندادن همین آلترناتیو دموکراتیک، با یک پرواز پرمخاطره از قلب پایگاه شکاری دشمن از تهران به پاریس عزیمت کرد. اعلام تأسیس شورا و اقدام عملی برای شکلدادن آن، که در تاریخ سیاسی ایران به این شکل کمنظیر بود، مورد توجه و استقبال بسیاری از احزاب، سازمانها، گروهها و شخصیتهای سیاسی، فرهنگی، نظامی، ورزشی و هنری قرار گرفت.
جنگ ایران و عراق
در جریان جنگ ایران و عراق و حمله نیروهای عراقی به خاک ایران، سازمان مجاهدین نیز در صف مستقل به جنگ با آنها پرداخت اما پس از اینکه عراق نیروهای خود را بیرون کشید و به پشت مرزهای رسمی عقب نشست و خواستار صلح عادلانه بین دو کشور شد، مجاهدین و شورای ملی مقاومت سیاست صلح را برای قطع آن جنگ ضدمیهنی که فقط خمینی خواستار ادامه آن بود در پیش گرفتند و در تاریخ ۱۹شهریور ۱۳۶۱ یعنی یک سال پس از عقبنشینی کامل نیروهای عراقی به مرزهای بینالمللی، مسعود رجوی در محل اقامت خود در اورسوراواز پاریس، اولین موافقتنامه صلح را امضا کرد. سپس شورای ملی مقاومت طرح صلح خود را بهتصویب رسانده و منتشر ساخت که مورد حمایت بیش از ۵۰۰۰تن از وزیران، دولتمردان، رهبران احزاب سیاسی، نمایندگان پارلمانها و شخصیتهای برجسته سیاسی و اجتماعی از ۵۷کشور جهان، قرار گرفت.
معرفی رهبری نوین سازمان مجاهدین خلق ایران
روز نوزدهم اسفندماه ۶۳، دفتر سیاسی و کمیته مرکزی سازمان مجاهدین خلق ایران، طی اطلاعیهیی تشکیل رهبری نوین سازمان مجاهدین، مسعود و مریم، و انقلاب نوین مردم ایران را اعلام و معرفی نمود. در این اطلاعیه یادآوری شده بود که «رهایی و اعاده حقوق زن ـبهعنوان شرط ضروری رهایی مردـ نقطه عزیمت یک جهش ایدئولوژیکی در درون مجاهدین میباشد. این انقلاب ایدئولوژیک طرفیت و توان انقلابی مجاهدین را صدچندان نموده و صفوف پولادین ما را هرچه پاکیزهتر و یگانهتر میسازد».
تجربه سالهای بعد سازمان نشان داد که انقلاب ایدئولوژیک سرچشمه همه تواناییها و داراییهای مجاهدین در مصاف با دشمن پلید و ضدبشری شد. انقلابی که با ورود مریم پاک رهایی به رهبری سازمان، مجاهدین را در اوج برخورداری از ایدئولوژی ناب توحیدی (عاری از هرگونه عنصر شرک آمیز استثماری) و رویینتن و شکستناپذیر کرد و قطعیت پیروزی بر دشمن خدا و خلق را تضمین نمود.
عزیمت به عراق
روز ۱۷خرداد ۱۳۶۵، مسعود رجوی، رهبر مقاومت، بهدنبال فشار دولت دستراستی وقت فرانسه که درکادر توطئههای پنهان و آشکار رژیم خمینی وآلتدستهای « ایرانی» اش و مماشات و زدوبند با این رژیم به ایجاد مانع و محدودیت علیه اقامت رهبری مقاومت در فرانسه دست زده بود، پاریس را بهمقصد عراق ترک کرد تا توطئههای دشمن را خنثی کرده و به الزامات مرحله جدید مبارزه برای سرنگونی رژیم ضدبشری که در رأس آن تشکیل ارتش آزادیبخش قرار داشت، پاسخ گوید.
تأسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران
در روز ۳۰خرداد سال ۱۳۶۶، رهبر مقاومت طی پیامی تأسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران، بهمثابه بازوی استوار و پراقتدار خلق، که از دیرباز در صدر آرزوهای عموم آزادیخواهان، میه پرستان و سرداران و پیشوایان آزادی ایران بوده را اعلام کرد و برای پیوستن نیروهای ملی به این ارتش فراخوان داد. اعلام تشکیل ارتش آزادیبخش، نوید سرنگونی محتوم دشمن خدا و خلق و پیروزی قطعی صلح، آزادی و استقرار حاکمیت مردمی در میهن اسیرمان ایران بود.
ارتش آزادیبخش ملی ایران، پس از انجام بیش از یکصد رشته عملیات نظامی علیه نیروهای خمینی و کسب پیروزیهای عظیم در عملیات آفتاب و چلچراغ، در تاریخ ۳مرداد سال ۱۳۶۷ به بزرگترین تهاجم نظامی خود ـعملیات فروغ جاویدانـ برای سرنگونی رژیم قرونوسطایی خمینی اقدام کرد. رژیم خمینی در مجموع ۵۵هزار تن از نیروهای خود را در این عملیات از دست داد. در عملیات فروغ جاویدان ۱۳۰۴تن از مجاهدان و رزمندگان ارتش آزادیبخش، بهشهادت رسیدند.
معرفی مریم رجوی بهعنوان مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران
روز ۲۶مهر سال ۶۸، مصادف با خجسته میلاد حضرت محمد (ص)، در گردهمایی باشکوهی با حضور صدها تن از اعضای شورای مرکزی سازمان مجاهدین خلق ایران، مسعود رجوی، خواهر مجاهد مریم رجوی را بهعنوان مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران معرفی کرد. رهبر مجاهدین در این گردهمایی، هنگام قرائت سند تاریخی معرفی مسئول اول سازمان گفت: «با قرار گرفتن مریم در موضع مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران، انقلاب ایدئولوژیک درونی این سازمان به اوج بلوغ و کمال شایسته خود میرسد و موجب خیرات و برکات بسا عظیمتر برای مجاهدین و خلق محبوبشان میگردد. بگذار تا قیدوبندهای استثماری تماماً درهم بشکند و نسیم جامعه بیطبقه توحیدی که در دل و برمزار هر مجاهد خلق حک شده، برهرسو بوزد و فضای عطرآگین رهایی را بشارت دهد. انتخاب خواهر مجاهد مریم رجوی، بهعنوان مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران را که بهراستی انتخاب اصلح است، بهحنیف بنیانگذار، بهتمامی شهدا و فروغهای جاودان مجاهد خلق و به همه مجاهدین تبریک میگویم و افتخار ایدئولوژیکی تبعیت از او را برای یکایک خواهران و برادران مجاهدم آرزو میکنم. بر مجاهدین و بر خلق قهرمان ایران گرامی و مبارک باد».
بهدنبال قرائت این سند، برادر مجاهد مسعود رجوی، آرم سازمان مجاهدین خلق ایران ـپرچم خونرنگی که ظرف ۲۵سال، در بحبوحه نبردی سترگ و بیامان با دو دیکتاتوری خونآشام بر دستها و شانههای راهبران بزرگ مجاهدین، حنیف و مسعود، حمل شده بود را بهدست مریم سپرد.
معرفی شورای رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران
مریم رجوی، مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران، در پنجمین سالگرد حماسه فروغ جاویدان و در پی سلسله نشستهای شورای مرکزی سازمان، شورای رهبری مجاهدین را که همگی بهاتفاق آرا، بهعنوان ارگان رهبریکننده این سازمان، انتخاب شده بودند، معرفی کرد. ۱۲تن بهعنوان اعضای شورای رهبری و ۱۲نفر دیگر بهعنوان کاندیداهای عضویت در شورای رهبری معرفی شدند. به این ترتیب در پرتو ایدئولوژی رهاییبخش مجاهدین و رهبری پاکبازانه مسعود و انقلاب مریم پاک رهایی و تشکیلات انقلابی و منسجم مجاهدین، سازمان مجاهدین برای اولین بار در تاریخ مبارزات انقلابی و رهاییبخش خلقها، به بزرگترین دستاورد ایدئولوژیکی ـ تشکیلاتی خود دست یافت که همانا تربیت نسلی از رهبران بود که در سیمای "شورای رهبری" مجاهدین تجلی یافت. شیرزنانی که خطیرترین مسئولیتهای یک مقاومت و انقلاب عظیم را بهعهده گرفتند، چیزی که ده سال بعد یعنی در جریان جنگ عراق و تحولات این کشور آزمایش تاریخی خود را بهمنصه ظهور رساند.
در تاریخ ۶شهریور سال ۱۳۷۲، شورای ملی مقاومت ایران در اجلاس رسمی خود در بهارستان، مریم رجوی را بهعنوان رئیسجمهور مقاومت در دوران انتقال انتخاب کرد. اما تاریخ اعلام علنی این انتخاب و این مصوبه، مبتنی بر مقتضیات زمانی، بهعهده مسئول شورا گذاشته شد. در روز ۲۶شهریور همان سال، مریم رجوی از مسئولیتهای خود در سازمان مجاهدین و ارتش آزادیبخش استعفا کرد. در همین نشست، امرگزینش مسئول اول جدید سازمان با نظرپرسی و مشارکت همه مجاهدان، انجام گرفت و فهیمه اروانی، بهعنوان مسئول اول جدید سازمان انتخاب شد.
انتخاب مسئول اول جدید سازمان
انتخاب و معرفی اعضای شورای رهبری و مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران از آن پس هر دوسال یکبار در گردهماییهای بزرگی که در نیمه شهریور بهمناسبت بنیانگذاری سازمان در سراسر جهان برگزار میشود، صورت گرفته است. در شهریور ۱۳۷۴ شهرزاد صدر، در ۹شهریور ۱۳۷۶، مهوش سپهری، در شهریور ۱۳۷۸ بهشته شادرو، در شهریور ۱۳۸۰ مژگان پارسایی و در شهریور ۱۳۸۴، صدیقه حسینی بهعنوان مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران انتخاب شدند. در شهریور ماه ۱۳۸۶ مجاهدین خلق ایران، دوره مسئولیت مسئول اول خود، صدیقه حسینی را تمدید کردند. در کلیه این انتخابها و انتخاباتها، اعضای شورای رهبری، مسئولان، کادرها، گروههایی از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران و اعضای ستاد و سلسله مراتب فرماندهی ارتش آزادیبخش ملی و تعدادی از اعضای شورای ملی مقاومت شرکت داشتند.
در یک گردهمایی انتخاب مسئول اول در سال۷۶، مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده مقاومت، مسعود رجوی، رهبر مقاومت و خانم مرضیه، ستاره محبوب هنر ایران، شرکت داشتند.
در این گردهمایی، مریم رجوی ضمن تبریک به مهوش سپهری، گفت «با ایقان و اطمینان میتوانم بگویم که از این به بعد در کادر سازمان مجاهدین خلق ایران، نسرین بهعنوان همردیف من در زمینه تشکیلاتی، ایدئولوژیک و انقلاب، تکتک شما بهخصوص شورای رهبری سازمان مجاهدین خلق، میتواند مسئولیت بهعهده بگیرد و از عهده همه آنها برآید».
در سال ۷۶، تعداد شورای رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران، که تماماً از زنان شایسته مجاهد خلق تشکیل میشود، به ۵۸۳نفر رسید.
به این ترتیب سازمان مجاهدین خلق ایران، پس از نزدیک ۵دهه که توسط محمد حنیفنژاد، سعید محسن و علیاصغر بدیعزادگان، بنیان نهاده شد، با داشتن سرمایهیى عظیم از اعضا و سمپاتیزانها بهمثابه کادرهای سازمان، همانند شجره طیبهیی در سراسر ایران و جهان شاخه دوانده و با انقلاب مریم پاک رهایی به یک گنجینه عظیم ملی و میهنی تبدیل شده است. اکنون در میان همه دستاوردهای عظیم سازمان مجاهدین طی این سالها، عالیترین دستاورد یعنی شورای رهبری سازمان که حائز نقش حیاتی است، همچنان که پیش از این اشاره کردیم، آزمایش ممتاز خود را طی دوران پایدارى پرشکوه ۷ساله که سازمان مجاهدین در زیر فشار توطئههای عظیم رژیم ضدبشری همراه با تبانی آن با ۹دولت قرارگرفته بود و رهبری سازمان نیز حضور نداشت، این شورای رهبری و در رأس آن مژگان پارسایی جانشین رهبرى در اشرف و صدیقه حسینى مسئول اول مجاهدین، نهتنها توانستند نقش والا و بیبدیل خود را در حفظ و حراست و هدایت مجاهدین بهخوبی ایفا کرده و آزمایش تاریخی خود را با نمره ممتاز بهثبت برسانند و با کمک برادران مجاهد خود معجزه ماندگاری سازمان و اشرف پایدار را خلق کنند، بلکه توانستند نقش کارساز خود را در خلق دستاورد نوین شوراى رهبرى یعنى معرفى شاخصهاى راهنماى شوراى رهبرى از میان خواهران مجاهد، بیلان سرفرازانهیى به خلق و انقلاب و مردم ایران تقدیم نمایند.